یکی از اصلیترین عوامل اعتمادسازی در برند، نمود و تأثیر هویت در کانالهای ارتباطی برند است. اگر برند را یک انسان در نظر بگیریم تمامی کانالهای ارتباطی آن در سه دستهی کلی خلاصه میشود که این سه دسته عبارتست از: کلام، لحن، زبان بدن. انتقال هویت در این سه کانال ارتباطی بایستی بواسطهی اجزای این سه کانال رقم بخورد. کلام یک برند به شیوههای مختلفی لمس میشود که نوشتار، فرهنگ کلامی، ادب و غیره شامل این کانال میباشد.
قوانین مربوط به کانال ارتباطی کلام از طریق نوشتههای برند، کلماتی که پرسنل یا منابع انسانی در ارتباط با مشتری به کار میبرند القا میشود. برای مثال یک برند شوخ طبع کلمات محاورهای استفاده میکند و فعلهای صمیمی را به کار میبرد و برند جدی و رسمی از ادبیات رسمی و محترمانه استفاده میکند. این بدین معنا نیست که یکی از این موارد بهتر نتیجه میدهد بلکه هر کدام مشتریان یا نگرشهای مربوط به خود را جذب میکند.
در کانال ارتباطی دوم هم اجزایی وجود دارد که فرهنگ یا ادبیات رفتاری برند در آن القا میشود و لحن به مراتب اثرگذارتر از کلام است. برای مثال اگر لحن یک انسان که عامل انتقال انرژی اوست با کلامش همگرا نشود، لحن محوریت صداقت او قرار میگیرد. بنابراین در برند، موسیقی، تناژ صدا، لحن صحبت پرسنل و غیره از اهمیت بالایی برخوردار است و بایستی به گونهای دقیق، هویت برند را انتقال دهد.
انتخاب منابع انسانی مرتبط با کانالهای ارتباطی، مانند پرسنل روابط عمومی بسیار حائز اهمیت است که هویت هر کدام از پرسنل چه مقدار با قوانین یا ادبیات رفتاری برند بیشتر باعث لطمه خوردن سازمان شود. در کانال ارتباطی سوم یعنی زبان بدن نیز مواردی چون پوشش، ظاهر پرسنل، زبان بدن آنها و تمامی اجزای مربوط به این کانال ارتباطی، بایستی با هویت برند همگرا شود که بخشی از این موارد به تیم هویت بصری باز میگردد که بایستی قوانین خود را بر اساس صفات برند طراحی کنند.
رضا رحیمی / مشاور برندینگ و بازاریابی