در متد Mi چهار دسته قوانین وجود دارد که عبارتند از: قوانین مربوط به ارزشها، قوانین مربوط به ویژگیهای بازدارنده، قوانین مربوط به راهاندازها و قوانین مربوط به ویژگیها. اگر این قوانین به شکل درست و اصولی طراحی شود، دیگر به قوانین مربوط به نقاط تماس نیازی نیست. اما شکل اصولی تدوین قوانین در متد Mi به چه صورت است؟ کل سازمان و اجزای آن در هفت بخش کلی خلاصه میشود که در این تقسیم بندی متد Mi به دستهبندی آمیختهی بازاریابی مشترک است اما این اشتراک تنها در نامگذاری این بخشهاست و تقریباً در زیر مجموعهی این اجزاء نقطهی مشترکی وجود ندارد.
این دستهبندی عبارتند از: محصول (Product)، قیمت (Price)، محل (Place)، پروموشن (Promotion)، شواهد فیزیکی (Physical evidence)، منابع انسانی (People)، فرآیندها (Process) تأثیر یا نمود هر یک از دستهبندیهای قوانین در این هفت بخش باعث جامعیت و گستردگی قوانین میشود که در راهکار قبلی به اهمیت این موضوع پرداختیم.
اما هر کدام از این هفت بخش زیر مجموعههایی دارند که به این گستردگی کمک میکند. برای مثال زیر مجموعهی بخش محصول شامل امکانات و ویژگیها، طراحی، تجربهی کاربردی، نام، تمایز و غیره است که اگر تا این حد ریزبینانه هر مجموعه قوانینی در این بخشها تأثیر داده شود برند مانند دفترچهی راهنمای کسبوکار عمل مینماید.
به عنوان مثال اگر ۱۰ راهانداز، ۱۰ ارزش، ۱۰ ویژگی بازدارنده و ۱۰ ویژگی محرک در بُعد طراحی محصول اثر داده شوند حدود ۱۰۰ قانون فقط برای این موضوع تدوین میشود که دقیقاً مسیر طراحی محصول را مشخص میکند و کل دفترچه شامل هزاران قانون دقیق است که هر فردی میتواند آن را اجرا نماید و دقیقاً راهنمایی میکند که برند در چه نقطهای چه قوانینی را دارد و این موضوع باعث عدم نفوذ سلیقه در سازمان میگردد.
برای مثال اگر قصد خرید گلدان برای برند را داشته باشید در قسمت شواهد فیزیکی و بخش دکوراسیون داخلی و تجهیزات میتوانید حداقل ده قانون برای خرید گلدان داشته باشید که این موضوع باعث کاهش خطا میگردد.
رضا رحیمی / مشاور برندینگ و بازاریابی