یکی از اصلیترین نشانههای معیار درست برای کسبوکار یا برند جامع بودن آن است که در متد برندینگ ام آی این جامعیت در مسیر بسته شدن دفترچه شکل میگیرد. برای مثال قوانین مربوط به ارزشها در مرحلهی اول به تعریف کنترلرهای شخصیتی میپردازد و پس از تدوین این قوانین، بایستی تأثیرات آن در محصول، محل کسبوکار، قیمت، ابزارهای پروموشن، شواهد فیزیکی، منابع انسانی و فرآیندها را به شکل قانون درآورد که این بررسی ریزبینانه باعث جامع شدن قوانین در هر نقطه میشود.
در دفترچه تفکر برند Mi چهار نوع قانون وجود دارد که هر کدام از آنها به نحوی باعث گستردگی قوانین در فاز اجرایی میشود. کلیت اجرایی یک برند در 7p خلاصه میشود که البته در متد Mi به جزء سرفصلها، بسیاری از موارد زیر مجموعهی 7p تغییر کرده و محوریت بر اساس شخصیت رهبر برند شکل میگیرد. تأثیر قوانین مربوط به راهاندازها، ویژگیهای محرک، ویژگیهای بازدارنده و ارزشها در تکتک اجزای 7p، باعث شکلگیری یک دفترچه راهنما میشود که رهبر برند یا مدیران میانی برای هر موضوع یا مسئلهای میتوانند به دفترچهی تفکر برند Mi رجوع نمایند.
برای مثال اگر یک مدیر منابع انسانی تصمیم به استخدام افراد گرفت، دفترچه قوانین و فرآیند کاملی را در این زمینه و بر اساس شخصیت یا هویت برند ارائه میدهد که فرد مورد نظر باید بر اساس چه فاکتورهایی در چه نقطهای جذب شود. این فرآیند به گونهای است که هیچ نیازی به تصمیمات و تحلیلهای سلیقهای ندارد و کاملاً مشهود است که سازمان در چه نقطهای، چه فردی را مد نظر دارد. یکی از مزیتهای این موضوع جلوگیری از روابط و رانت در برند است و باعث میشود فردی به اشتباه و از طریق آشنایان وارد مجموعه نشود. این ساختار دفترچه تفکر برند برای هر تصمیم کوچکی در برند وجود دارد و دقیقاً راهنمایی میکند.
رضا رحیمی / مشاور برندینگ و بازاریابی