در راهکار سیزدهم یکی از موانع اثرات کنترلرهای شخصیتی رهبر برند را در متد ام آی مورد بررسی قرار دادیم. ویژگیهای بازدارنده به معنای بستر ابزار یا رفتارهای سیستماتیکی است که توانایی مقابله با کنترلرهای شخصیتی افراطی یا تفریطی را دارد.
یکی دیگر از این موانع، سیستم اعتقادی یا قوانین جزئی مربوط به ارزشها میباشد. این قوانین به آن معناست که به صورت جزئی و مو به مو جلوی مسیرهای ختم شونده به ارزش را میگیرد. همانطور که قبلاً مثال زدهایم ارزشها مسیرهایی هستند که احتمال نقض قوانین از این مسیرها بالاست که برند برای داشتن ثبات بایستی مانع رد شدن ارزشهای اصلی یا خط قرمزها شود.
قوانین جزئی یا سیستمهای اعتقادی، یکی دیگر از دو عاملی است که میتواند به خوبی این ممانعت را اجرا نماید که در اجزایی چون منابعانسانی، استراتژیها و اجزا، محصول و خدمات، قیمت و محل ارائه و ابزارهای پروموشن بسط داده شود. یعنی وظیفهی این قوانین است که تمام مسیرهای ورودی برند به نقض ارزشها را ببندد.
مثلاً فرض کنید یکی از ارزشهای راهنمایی رانندگی جلوگیری از بینظمی در خیابانهاست. آیا میتوان با این ارزش نظم را به خیابانها آورد؟ بدیهی است که نیاز به قوانین جزئیتر خواهد داشت که یکی از این قوانین این است که در میدان حق تقدم با خودرویی است که زودتر به میدان رسیده است. این قانون یکی از هزاران قانونی است که میتواند بخشی از نظم را عهدهدار شود.
سیستم اعتقادی یا قوانین مربوط به ارزشها (قوانین جزئی) دقیقاً از جنس قوانین عملیاتی در راهنمایی رانندگی است که با پیشبینی خطاهای احتمالی، مانع رد شدن از ارزش اصلی میشود. در برند هم هر چه این قوانین جزئی جامعتر و گستردهتر باشد احتمال بروز خطا پایینتر است و برند قدرت بازدارندگی بیشتری دارد که تعادل و کاریزما را در برند رقم خواهد زد.
رضا رحیمی / مشاور برندینگ و بازاریابی