این خبر بدی برای برند آیس پک است اما قضیه از اینجا شروع میشود که نوآوری این برند پس از سالیان سال ادامه پیدا نمیکند و مردم دیگر اهمیتی برای بستنیهای آبکی و خوشمزهی برند ایس پک قائل نمیشوند.
خب برگردیم به اول داستان و آغاز شکلگیری این برند فوقالعاده:
«بخشی از گفتوگوی ایسنا با بابک بختیاری، کارآفرین نمونه ملی و صاحب برند آیس پک را در این مصاحبه بخوانید.
چه زمانی به فکر ایده راه اندازی برند آیس پک افتادید؟
در دوران ورشکستگی بود که برند آیس پک را طراحی کردم. طراحی این برند مصادف بود با بحران ورشکستگیام. در آن بحران این ایده زاییده شد و من طبق معمول دنبال آرزوهای خودم بودم.
نام آیس پک از کجا آمده است؟
آیس پک برندی است که در واقع به بستنی می خورد چون در برندسازی باید کلماتی را به کار ببرید که مفهوم را برساند. آیس که به واژه بستنی شبیه است و پک هم مشتری را یاد بسته بندی خاص این بستنی میاندازد. تلفیق این دو واژه این برند را ساخت. اسم آیس پک نیز ایده خودم بود. چون می خواستیم جهانی شویم چنین اسمی را انتخاب کردیم که برند را در دنیا صادر کنیم.
این اطمینان که برند آیس پک می تواند جهانی شود از کجا به وجود آمده بود؟
از اول مطمئن بودیم که می توانیم به مرحله صادرات برند آیس پک برسیم. چون هر کاری میکنم از همان ابتدا ایده بزرگی در ذهن دارم. باور داشتم که برند آیس پک در ایران مورد استقبال قرار میگیرد. زمانی انسان می تواند به باورهای خود اعتماد کند که جهان بینیاش افزایش پیدا کند. چون به اندازه کافی در این مورد تحقیق کرده بودم و آگاهی داشتم مطمئن بودم ایده آیس پک در ایران مورد استقبال قرار می گیرد.
آنقدر ضرر کرده بودم که دیگر در این کارها یک آدم معمولی به حساب نمیآمدم و سراسر تجربه داشتم. تا به حال در هر کشوری آیس پک را ارائه دادهایم برای مردم جالب بوده است. این بازی بستنی با میوه ابتکار من بوده است. بستنی را همه جای دنیا با قاشق می خورند. کسی بستنی را شل نکرده بود.
پس از طراحی آیس پک و انتخاب اسم آن چون در ایران لازم بود اسم فارسی حتما استفاده شود برای آیس پک معنی فارسی پیدا کردم که همان قورباغه مایوس میشود که یک اسم دو پهلو بود و می توانستیم از آن هم در صادرات استفاده کنیم و هم در ایران به عنوان یک کلمه فارسی. آیس یعنی یاس و ناامیدی و پک هم که معنای قورباغه میدهد و از این طریق توانستیم مجوز وزارت ارشاد را برای تابلو زدن بگیریم.
اولین شعبه برند ایس پک را چطور راه اندازی کردید؟ در واقع داستان آیس پک از کجا شروع شد؟
اولین شعبه آیس پک را با پولی که قرض گرفته بودم تاسیس کردم. تاسیس اولین شعبه 10 میلیون تومان هزینه داشت و این در حالی بود که از قبل هم 300 میلیون تومان بدهی داشتم. من باخته بودم و گفتم بگذار یک قرض دیگر هم از کسی که نمی دانست من بدهی دارم، به تمام بدهیهایم اضافه شود. پس از افتتاح اولین شعبه استقبال مردم آن قدر زیاد بود که در عرض شش ماه 120 شعبه دیگر در سراسر کشور از آیس پک را افتتاح کردیم. بعد از آن به دوبی رفتم و در آنجا شعبات آیس پک را افتتاح کردم و بعد از آن شعبهها را به کویت گسترش دادم و این ابتدای مسیرم برای جهانی شدن بود.»
خب همانطور که ملاحظه کردید آیس پک در مدت کوتاهی رشد بسیار زیادی داشت و در بسیاری از موارد موانع بزرگی در سر راهش ایجاد شده است اما بابک بختیاری با شخصیت کمالگرایی که دارد دست از تلاش برنداشته و اکنون با برندهای بزرگی در صنعت مواد غذایی ادامه میدهد.
اما سرنوشت برند آیس پک با روندی که در حال پیش رفتن است چه خواهد شد؟
این برند فعالیت خود را با نوآوری آغاز کرده است و مردم در بلندمدت این انتظار را دارند. اما اگر آیسپک قرار است ثبات خود را از دست بدهد و نوآوریهایش را در راستایی دیگر اجرا نماید مخاطبش را از دست خواهد داد. آیسپک یک برند نوآور و دوستانه و خودمانی است که با گسترش شعب این دو صفت در آیسپک کمتر دیده میشد زیرا با افزایش تعداد شعب مدیریت بر رفتار پرسنل و نظارت روی آنها سختتر میشود و مخاطبی که به این شعبههای بدون نظارت مراجعه میکند آیسپک را طور دیگری میبیند و برای بار چندم آن را به عنوان یک پاتوق انتخاب نمیکند.
این موضوع همزمان با افزایش تعداد کافیشاپهای محلی و تمرکز آن کسبوکارها روی رفتار و روابط عمومی کمکم در برند آیس پک بیشتر دیده شد و فروش و درآمدزایی در بسیاری از شعب با کاهش فراوانی روبرو گردید.
موضوع دیگری که باعث افت برند آيس پک در چند سال اخیر شد تصمیمات سلیقهای مدیران شعب در ارائهی محصولات بود که این موضوع لطمهی سنگینی را به یک کسبوکار محصول محور وارد میسازد زیرا در بازاریابی سنتی این موضوع وجود دارد که هر چه تنوع محصول بالاتر باشد مشتری قدرت انتخاب بیشتری دارد و فروش افزایش پیدا میکند که امروزه اصلا و ابدا این موضوع صحت ندارد و نمیتواند باعث افزایش فروش شود. زیرا در برندسازی، حضور کسبوکارها روی نیازی خاص از مخاطب، باعث میشود که محصول یا یک خدمات خاص را به آن کسب و کار نسبت دهند و برای خرید آن محصول یا خدمات، به جای دیگری مراجعه نکنند.
به همین دلیل نمیتوان گفت که یک کسبوکار میتواند تمام نیازهای مخاطب را رفع نماید و در ارائهی تمامی آن محصولات به انتخاب مشتری تبدیل شود. به عبارت دیگر هر مشتری برای یک نام تجاری یک یا نهایتا دو جایگاه را اختصاص میدهد و برای آن مراجعه میکند. اشتباهی که مدیران شعب آیسپک انجام دادند این بود که محصولات دیگری را در قالب آیسپک به مخاطب ارائه دادند و ذهنیت مشتری را نسبت به این موضوع ار بین بردند. برای مثال لیوانهای ذرت مکزیکی که در برخی از شعب آیسپک دیده میشد کاملا با نام تجاری و وعدهای که به مخاطب داده شد، متفاوت بود و به همین دلیل مخاطب تفاوتی بین آيسپک و کسبوکارهای دیگری که این خدمات را ارائه میدهند نمیدید و به هر دلیلی کسبکارهای دیگر را انتخاب مینمود.
از طرفی دیگر کپیبرداریهای زیادی از این محصول شد که کاملا ترکیب آن را تغییر داد. برای مثال بستنی رقیق همانند بستنیهای دیگر به مخاطب داده میشد و از بین این همه مزیت فقط سخت میل شدن آن نصیب مشتریان میگردید. جالب اینجاست که محصولات متفرقه هیچ تفاوت ظاهری خاصی با آيسپک نداشتند و باعث میشدند مردم به برند آیسپک بدبین شوند.