با سلام و احترام به مخاطبین مارکتینگ آیدیا، امروزه و در دوران فعلی اقتصاد ایران بسیاری از کسبوکارهایی که بنیان درست و اصولی ندارند کمکم از بازار حذف میشوند و دلیل افول و حذف این کسبوکارها وجود عارضه و ایرادات بزرگ و کوچک در جای جای آنهاست. اما قبل از شروع مباحث عملیاتی لازم میدانم ابتدا به مفهوم عارضه بپردازم.
عارضه چیست؟
هر کسبوکاری از بخشهای مختلفی تشکیل شده است و تمام این بخشها سعی دارند به یک هدف مشترک برند که این هدف مشترک در مسیر انگیزهی کسبوکار بودن، است. نمیگویم هدف مشترک هر سازمانی رسیدن به درآمدزایی و سود است زیرا کسبوکارهایی وجود دارند که در مرحله اول به این موضوعات فکر نمیکنند اما هر سازمان یا کسبوکاری برای بقا نیاز به تولید ثروت دارد.
بنابراین هدف هر سازمانی را در مرحلهی اول درآمدزایی در نظر میگیریم. درآمدزایی در هر کسبوکار وابسته به یک رابطهی خوب با مخاطبین خود است که این رابطه نیازمند اعتمادسازی میباشد.
هر نوع اعتمادسازی در اصل نیاز به ثبات دارد اما ثبات در کسبوکار به چه معناست یا بهتر بگویم ثبات قرار است روی چه چیزی باشد؟ اعتماد بین دو شخصیت مستقل بر اساس وعدههای عملی رقم خواهد خورد و فرمول اعتمادسازی، دادن وعده و عمل به آن است بنابراین ثبات در یک کسبوکار در اصل به معنای عمل به وعدهها در تمامی نقاط است که همهی کسبوکارها ادعای آن را دارند.
خوشبختانه یا بهتر بگویم متأسفانه اغلب کسبوکارهای کوچک و بزرگ در ایران بهترین کیفیت و پایینترین قیمت را ارائه میدهند و هیچ کدام از این ادعاها یا وعدهها عملیاتی نمیشود. برای اینکه باور پذیر باشیم ابتدا باید به عنوان یک کسبوکار خودمان را باور کنیم. آیا کیفیت محصول ما بهترین کیفیت در بازار است؟ یا قیمت محصول یا خدماتمان بهترین خدمات در صنفمان است؟
واقعاً این دو کنار یکدیگر باور پذیر نیستند و وعده یا قول کسبوکار باید چیزی باشد که توان عمل به آن وجود داشته باشد. این که این توان از کجا شکل میگیرد در آکادمی برندینگ و بازاریابی Mi به طور کامل به آن پرداخته شده و متد ام آی در این زمینه مباحث بیشماری را ارائه داده است.
پس نتیجه این شد که هدف هر کسبوکاری در مرحلهی اول یا دوم تولید ثروت است و رسیدن به این هدف نیاز به اعتمادسازی دارد که این اعتمادسازی در گروی دادن وعده و عمل به آن است که بهتر است این وعده، پشتیبانی اجرایی داشته باشد و تعریف مفهوم عارضه پس از این همه مقدمه چینی، هر عاملی است که باعث میشود کسبوکار نتواند به وعدههای خود عمل کند و در اصل عارضه مانند ویروسهایی پنهان در بلندمدت کسبوکار را نابود میکنند. کسبوکارهای زیادی را میشناسم که از یک نقطه کمکم مشتریان خود را از دست دادهاند و دلیل آن را نمیدانستند و تقصیر را به گردن اوضاع اقتصادی، خرابی بازار و مشکلات بیرونی میاندازند که درصد این عوامل بیرونی طبق تجربیات ما درصد بالایی نیست.
چرایی این که این عوامل اثرگذار نیستند این است که در همین اوضاع کسبوکارهای زیادی هستند که کوچکترین مشکلاتی ندارد و دلیل این موضوع فقط از بین بردن عارضهها یا ویروسهای کسبوکار است.
بنابراین بازی بسیار هم پیچیده نیست! خودمان وعده میدهیم و خودمان عارضههایی را میسازیم که به وعدههایمان عمل نکنیم و ندانستن مفهوم عارضه و وجود همین عارضهها سودآوری کسبوکار را به صفر میرسانند.
پس با این همه سادگی چرا تمام کسبوکارها در سطح بینالمللی کار نمیکنند و موفق نیستند؟